- ا کش
آبکش، از وسایل آشپزخانه که جنس آن معمولا از مس، روی، پلاستیک
معنی ا کش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از کسی دربارۀ اسرار یا مطالبی که باید پنهان بماند پرسش کردن و اطلاعاتی به دست آوردن، با حیله و تدبیر از کسی اقرار گرفتن، به اقرار آوردن
کنایه از بی میلی نشان دادن، اظهار مخالفت کردن، ابرو بالا انداختن
(اَ کَ / اِ کَ)
لغت نامه دهخدا
در سایه خدا، در کتاب مقدس دو تن به این نام بودند: یکم مردی که خدای تعالی او را در صنعت زرگری و سایر فلزات دانش و سلیقۀ مخصوص عطا فرموده بود تا در بنای آلات بیت الله قیام نماید. دوم مردی که برحسب قول عزرازن غریبه تزویج نموده بود. (از قاموس کتاب مقدس) ، شیر ترش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ماست. جغرات. صقره. (یادداشت مؤلف) ، عطیۀ اندک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(اَ کُ)
لغت نامه دهخدا
نام شهری میان شلبره و نشمه به اسپانیا. (رحلۀ ابن جبیر). و حصن ارکش در تواریخ یاد شده است
با صدای بلند و ممتد هورا گفتن: میزدند و میرقصیدند میخواندند و هوارا میکشیدند
آنکه ستوران را کرایه دهد مکاری: (کرا کشان ما ترکان بودند) (چهار مقاله)
چرغانکش چرغان نگار دبیری که هنر نوشتن خطوط قوسی طغرا را نیکو می دانسته و مامور این وظیفه بوده است طغرائی طغرا نویس
چرغانکشی چرغان نگار عمل و شغل طغرا کش. توضیح هنر طغرا کشی مستلزم درست سوار کردن نام و القاب سلطان وقت بوده است به شکلی که از مجموع آن شکل تیر و کمان حاصل آید
برآمدگی و تورم سمت چپ شکم حیوانات که در اثر خوردن آب پدید
کسی که آب از چاه می کشد، آبکش برنج
